مهرادمهراد، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
مينامينا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

مهراد و مینا نشانه های رحمت خدا

مكالمات

1391/4/24 11:38
نویسنده : مامان
387 بازدید
اشتراک گذاری

مامان: مهراد تو ديگه بزرگ شدي.....آقا شدي

مهراد: بُزُ گ شدم ........ آ آ شدم

مامان: كسي كه بزرگ شده جيشش رو تو شلوارش نمي كنه

مهراد: ني ني (مي كنه) يعني ني ني تو شلوارش مي كنه و من دهانم از تعجب باز كه تو اينو مي دوني و باز از دستت در ميره..............البته مي دونم كه در ميره واقعا چون خيلي نگهش مي داري

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

تازگي به جاي دارم ميگي كردم و ما يه چند باري گول خورديم و حالا فهميديم كه بايد بشنويم و بفهميم : دارم

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مامان: مهراد جان بشين پسرم يه چيزي بيارم بخوري

مهراد: ژله بيار بخورم (قوربون پسر عشق ژلم برم من)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

موهات خيلي بلند شده بود .....تو آرايشگاه هم كه خيلي گريه مي كني و نميزاري موهات رو كوتاه كنن

ديروز بابايي دست به كار شد كه موهات رو اصلاح كنه و منم رفتم كمكش

خيلي تلاش كرديم كه گريه نكني و با آرامش موهات رو كوتاه كنيم ولي خيلي خيلي گريه كردي

تا جايي كه ديگه به هق هق افتادي و من ديگه نتونستم تحمل كنم و گفتم بابايي تمومش كن.

اما امروز كه ديدمت بد هم از كار درنيومده بود.........

بعد از اصلاح موهات يه حمام حسابي هم كردي و وقتي آوردمت بيرون كه موهات رو خشك كنم

ديدم چشمات رو بستي و سرت رو به پشتي تكيه دادي............ فكر كردم خسته شدي و فقط چشمات رو بستي ولي نگووووووووو اينقدر خسته شده بودي كه خوابت برده بود........... الهي من فدات بشم پسر گلم

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

هر وقت توي خونه چشمم بهت مي افته يه خنده به پهناي صورتت تحويلم مي دي و من غرق شادي مي شم از اين خنده ي شيرين و كلي قربون صدقت ميرم....................بابايي هم هميشه مي گه : مادر به قربونت بره

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

چند روزي مي شه كه هواي بهاره رو كردي و امروز ديگه مي گفتي بريم بَ لاله

يه روزم عكس خاله بهاره رو ديدي توي گوشيم و گفتي بَ لاله و بعدشم بوسيدي و گفتي دوست(يعني دوسش دارم)

ديشب گلهاي سر سفره ي عقد بهاره رو برداشته بودي و مي گفتي: مال بَ لالس ، خاله داده

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

اگه بهت اجازه بديم كه عاشق نوشابه هم هستي. امروز بابايي نوشابه ميخواست و رفت يه شيشه واسه خودش آورد تا بخوره .........تو گفتي: ليوانا بيار ............... بابايي رفت و ليوان آورد

بعدش در باز كن رو گرفتي و همش مي گفتي : پپس پيس بكنم( صداي در نوشابه رو وقتي باز مي كنيم منظورت بود)

بابايي بهت گفت كه اين در باز كنه و تو گفتي : در باز بكنم     و ما كلي خنديديم بابايي گفت : هندي حرف ميزني پسرم

بعدشم از خير نوشابه گذشت و تو با دربازكن مشغول پيس پيس كردن شدي

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ظهرها كه از اداره تعطيل مي شم سريع به عشق ديدن تو ميام بيرون كه روي صندلي عقب ماشين نشستي و داد ميزني: مامانا سلام ( بله مامانا اسم جديديه كه تو برام گذاشتي)

 

پي نوشت: خيلي خيلي پسر خوبي شدي و كلا ميگي جيشت رو و مي دويي در دسشويي ..اميدوارم كه اين آخرين باري باشه كه فراموش كردي و ديگه يادت نره و هميشه هميشه رفتار خوبت رو در اين زمينه داشته باشي

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

بلاله
24 تیر 91 23:32
eeeeeeeeeeeeelahi khale balalat jigaaareto bokhore azizaaaaam boooooooose mohkam ru lopaye shirinet.kale balalat delesh barat tange tang shode azizaaaaaaaaaaam


سلام خاله بهاره
ديروز گفتم شايد خواب باشي وگرنه زنگ ميزدم مهراد رو مياوردم اونجا ميخواستم بيام اداره
اين روزا بچم حسابي هواتو كرده ......... اگه تونستي بهش سر بزن حتما


مریم مامان ملینا
25 تیر 91 8:49
سلام آ آ مهراد
پس شما هم موهای مهرادی رو کوتاه کردین! موهای ملینا هم توسط باباش قیچ قیچ شد
فداش بشم که اینقدر بامزه شده، همیشه میگم دفعه ی بعد که ببینمش حسابی تو بغلم میگیرم و فشارش میدم پسر گوگولی تو، اما اینقدر سرگرم ملینا و مراقبتش میشم که باز فراموشم میشه...
پیس پیس گفتنش خیلی باحال بود(پس کو این علامت غش کردن!)


سلام مريم جون
آره ديگه آدم وقتي بچه ي كوچيك داره ديگه به هيچي نمي رسه و نمي تونه زياد به اطرافش توجه كنه
مليناي خوشگلم رو مي بوسم
مریم مامان باران
25 تیر 91 10:10
سلام مامانا میترا خوبی؟

پس شما هم درگیر این جیش و ....هستین....شدیدا خسته نباشی!

موهای مهرادم مبارکک جدی گریه میکنه؟؟یعنی خوشش نمیاد کوتاه بشن؟؟الهی خوب کوتاهشون نکن.

چه بانمک که اینطوری خوابیده من انقدر باران از سر و کولم بالا میذه تا بخوابه چنین مدل خوابیدن واسم محال به نظر میاد!

جیگر اون پیس پیست خاله با اون کارای بانمکت.


آره ....... مي دوني مريم يه چيزي برام تعجبه كه اول خوب مي گفت حالا اينقدر خودش رو نگه ميداره كه گاهي ديگه سرريز ميشه

ممنون لطف داري
بلاله
25 تیر 91 12:10
eeeeeeee chera aksash vase man baz nemisheeeeeeeeee[hr

كدوم عكسا بهاره جون
محمد آواره
25 تیر 91 18:44
وااای الهی قربون اووون پیس پیس گفتناات شم من عشقم
روووز بروووز دااره پیشرفت میکنه بخداااااا ااین جیگر من
اصلاا یه وضعی هستش
مامانی توروخداا موهااشو کوتااه نکنید خیلی زیاااد بزااارید بلند باااشه ااین جیگمل من باا موهاااای بلند جیگر تر میشه بخدااااااااو



سلام
چه عجب از اين طرفا!

راستش موي بلند هم وقتي بهش برسي و لااقل مرتبش كني خوبه
مال مهراد كه مثل اين درويشاي ژولي پولي ميشه
منم خيلي دوست دارم موهاش بلند باشه
ايشالله بزرگتر كه بشه همكاري كنه ما هم باهاش راه ميايم
گل نسا
27 تیر 91 13:47
الهییییییییییییییییییی
قربون شیرین زبونیات برم من

میترا جونم چقدر شیرین زبون شده این گل پسرت
ماشالا

خدا برات حفظش کنه




مرصيييييييي دوست خوبم
ممنون كه سر ميزني

ايشالله خدا يكيشو نصيب خودت بكنه عزيزم
محمد آواره
30 تیر 91 22:45
وااای خداا هر باار میاام ااین پست رو میخونم مببینم نوشته
بزگ شدم آآ شدم دلم برااااااش یه ذره میشه
خیلی دوووست داارمااا مهراااااادیم جووونم


آره خيلي بانمك شده
ديشب تلفن باباش كوك بود زنگ زد اين طفلي فكر كرد كه داره زنگ ميخوره و كسي پشت خطه
گوشي رو برداشت گفت: علو خوبي؟ بعدشم بلند به ما گفت : باباجيه(باباحاجيه) بعدشم همش مي گفت خوبي؟
مامان الين
31 تیر 91 10:57
موهاي كوتاه شده مبارك خاله! بله كه بزرگ شدي آقاماشاله
ميترا جون برات آرزوي موفقيت ميكنم تو پرو‍ه جيش! در ضمن قدر راحت خوابيدن پسر گلتو بدون . الين ميره حموم تازه شار‍ ميشه.


سلام منيره جونم
آره فكر كنم ديگه اين پروسه تموم شده و خدا رو شكر حالا ديگه كامل ميگه .....نمي دونم چي ميشه كه گاهي نمي گفت منم زياد بهش فشار نمياوردم كه حتما بگه و خودم مي برمش دسشويي.

آره خدا رو شكر هر چي مهراد اذيت داشت توي شير خوردن اذيتم كرد و در بقيه موارد خيلي خيلي پسر خوب و سربراهي بود
الين نازم رو ببوس از طرف من
گل نسا
1 مرداد 91 1:05
ایشالااااااااااااااا



ايشالله
محمد آواره
3 مرداد 91 18:08
وااااااااای قربووون شیرین زبونیااااات بشم آخه مهراااد من