مهرادمهراد، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
مينامينا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

مهراد و مینا نشانه های رحمت خدا

10 جمله قابل تامل

1. باران كه ميبارد همه پرنده ها به دنبال سرپناهند ! اما عقاب براي اجتناب از خيس شدن بالاتر از ابرها پرواز مي كند! اين ديدگاه است كه تفاوت را خلق مي كند. 2. انسانهاي بزرگ، دو دل دارند ! دلي كه درد مي كشد و پنهان است و دلي كه ميخندد و آشكار است. 3. در مسابقه بين شير و آهو، بسياري از آهوها برنده مي شوند : چون شير براي غذا مي دود ولي آهو براي زندگي. پس هدف مهم تر از نياز است. 4. نعره هيچ شيري خانه چوبي مرا خراب نمي كند ، من از سكوت موريانه ها مي ترسم. 5. يك شمع روشن مي تواند هزاران شمع خاموش را روشن كند و ذره اي از نورش كاسته نشود. 6. مشكل فكرهاي بسته اين است كه دهانشان پيوسته باز است. ...
28 دی 1393

بدون عنوان

ا ز زمزمه دل‌تنگیم، از همهمه بیزاریم نه طاقت خاموشی، نه میل سخن داریم آوار پریشانی‌ست، رو سوی چه بگریزیم؟ هنگامه‌ی حیرانی‌ست، خود را به که بسپاریم؟ تشویش هزار" آیا"، وسواس هزار"اما" ، کوریم و نمی‌بینیم، ورنه همه بیماریم دوران شکوه باغ از خاطرمان رفته‌ست امروز که صف در صف خشکیده و بی‌باریم دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را تیغیم و نمی‌بریم، ابریم و نمی‌باریم ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب گفتند که بیدارید؟ گفتیم که بیداریم من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم حسین منز وی ...
13 مرداد 1393

درک معصومیت

امشب با مهراد نشستیم پای کامپیوتر که وبلاگش رو چک کنیم بعدش رفتم تو وبلاگ باران ............. بدون اینکه چیزی بگم ..................مهراد با دیدن عکس بالای وبلاگ باران که مال بچگیهاشه گفت : مامان یادته رفتیم خونه باران و بعدش توضیح داد که اونجا چیکارا کرده...............خیلی برام جالب بود که بعد از تقریبا 5 ماه یادشه و تازه اون عکسو شناخته که مال بارانه بعدش رفتم برای مهراد غذا بیارم و مهراد داشت توی وبلاگ باران می گشت و عکس بیماری ناشناخته ی معصومه رو دید و دیدم که تو چشماش اشک جمع شده و داره می گه نی نی اوف شده ............باباش گمش کرده و همینطور حرف می زد و گریه می کرد بچم خدایا شکرت که سلامتی رو نصیب فرزندان ما کردی ............وا...
31 شهريور 1391

اولين غذا

  چند روز پيش اولين غذات رو انتخاب كردي .........مي دوني چي بود: نون و ماست يادمه اون شب دو نوع غذا برات درست كرده بودم كه هر كدوم رو دوست داشتي بخوري.........ولي تو گفتي ماست ..بعدشم گفتي نون  و نون ها رو خورد كردي توي ماست و خوردي الهي قربونت برم........از اون روز همش داري نون و ماست ميخوري و گاهي هم سيب زميني سرخ شده   كلمات زيادي رو ياد گرفتي و تكرار مي كني...تقريبا روزي چندكلمه ي جديد مي گي دوكلمه اي هم كه ديگه زياد مي گي ديشب يه گز دادي دست من و جلوم ايستادي و گفتي مامان بخور...............منم گفتم چشم دوباره گفتي بخور...............نگات كردم باز گفتي مامان بخور...............اين دفعه خند...
12 ارديبهشت 1391

دل تنگ و حرفهاي نگفته

اولين باري كه مهراد سرماخورد كلي خودم رو ملامت كردم و بعدشم دنبال مقصر گشتم و كلي هم اون مقصره رو سرزنش كردم و ديگران رو كه جلوي بچه هاشون رو نمي گيرن وقتي سرما مي خورن به نظرم خيلي حاد مي اومد كه بچه مريض بشه ...........پيش خودم فكر مي كردم بچه من هيچ وقت نبايد مريض بشه ......... و هميشه وقتي مريض ميشه حتما يكي مقصره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! البته سرماخوردگي كه خوب معمولا از كسي ميگيره و ويروس رو كاريش نميشه كرد اجازه ورود نمي گيره خوب!!!!!!!! اما از وقتي ديدم با آرامش خوابيديم و يهويي مهراد با تب و حالت تهوع از خواب بيدار ميشه .........يا يهويي تب مي كنه و بيحال مي افته ..................... يا تعداد سرماخوردنش بالا رفت چون آدم دور و ...
29 آذر 1390

تصمیم کبری

ای کاش همیشه اینقدر جرأت و جسارت داشتیم که حرفمون رو بدون ترس و با اعتماد به نفس بزنیم. ای کاش همیشه می تونستیم خودمون باشیم و نخوایم مطابق خواسته دیگران رفتار کنیم تا اونها ناراحت نشن وقتی می خوایم یکی دیگه باشیم خیلی سخته مدتها بود که دچار درگیری ذهنی بودم برای نحوه نگهداری از مهراد از اینکه صبح ها شیر و غذاش رو نمیخورد و پشت هم سرما میخورد ناراحت بودم و همه رو می گذاشتم به حساب جایی که صبح ها می رفت این ذهن درگیر حتی یه لحظه هم آرامش نداشت بیماری اخیر مهراد هم دیگه امونم رو بریده بود و تصمیم جدی گرفتم که براش پرستار بگیرم حتی تا جایی پیش رفتم که کارم رو رها کنم و خودم از عزیز دلم نگهداری کنم برزخ سختی بود.بعد از کلی مورد که به...
10 آبان 1390

واقعیات زندگی

  دلبندم بدان که: سه چیز در زندگی قابل برگشت نیست: - زمان    - کلمات     - موقعیت سه چیز در زندگی انسان را خراب می کند: - مواد مخدر   - غرور  - عصبانیت سه چیز انسان را می سازد:  - کار سخت   - صمیمیت   - تعهد سه چیز در زندگی بسیار ارزشمند است:  - عشق   - اعتماد به نفس   - دوستان تباهی زندگی بر سه اصل استوار است:  - حسرت دیروز   - اتلاف امروز   - ترس از فردا  
28 شهريور 1390

همسفر

همسفر! در این راه طولانی كه ما بی‌خبریم و چون باد می‌گذرد بگذار خرده اختلاف‌هایمان با هم باقی بماند خواهش می‌كنم! مخواه كه یكی شویم، مطلقا مخواه كه هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد مخواه كه هر دو یك آواز را بپسندیم یك ساز را، یك كتاب را، یك طعم را، یك رنگ را و یك شیوه نگاه كردن را مخواه كه انتخابمان یكی باشد، سلیقه‌مان یكی و رویاهامان یكی. Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA ...
20 تير 1390