شیطونی های نفس من
مهراد چند روزی میشه که تب کرده................. با این که پیش خودمونه ........ولی این ویروس جدیده که چند روز تب می کنن رو گرفته.
ولیییییییییییییییی فقط وقتی تبش بالا میره یکم از شیطونیهاش کم میشه................خیلی فضول شده و یکسره در حال فرار کردن و غش غش خندیدن و شیطونیه..............هر چی هم به دستش برسه می کوبه به این ور و اون ور و زیرزیرک یه نگاهی به من و باباش می کنه ببینه چه عکس العملی نشون میدیم
از این که پوشکش رو عوض کنم خیلی بدش میاد و سفت بهم می چسبه
اما خیلی وقته که دیگه پشت در wc زار نمیزنه و می شینه به انتظار تا بیایم بیرون
دیشبم داشت حسابی فضولی میکرد وقتی خوابش گرفت رفت روی تخت و سرجاش خوابید..............کیف کردم
عاشق ددر رفتنه و همش کفشاش رو برمیداره و میگه ددر.......... تا بهش میگیم بیا بریم ددر زودتر از ما جلوی در ایستاده
میگم برو کفشات رو بیار میگه کفش..........و میره و میاره...................اگه اجازه بدم تو خواب هم کفشاش رو بغل می کنه و میخوابه
اینم چند تا عکس که همین روزا ازش گرفتم:
الهی قربونت برم که از چشمات معلومه چقدر تب داری عزیزم:
اینجا هم می خواستم لباساش رو عوض کنم که از دستم فرار کرد و رفت خوابید داره آب میخوره: