مهرادمهراد، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره
مينامينا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

مهراد و مینا نشانه های رحمت خدا

شیطونی های نفس من

1390/7/13 14:00
نویسنده : مامان
392 بازدید
اشتراک گذاری

مهراد چند روزی میشه که تب کرده................. با این که پیش خودمونه ........ولی این ویروس جدیده که چند روز تب می کنن رو گرفته.ناراحت

ولیییییییییییییییی فقط وقتی تبش بالا میره یکم از شیطونیهاش کم میشه................خیلی فضول شده و یکسره در حال فرار کردن و غش غش خندیدن و شیطونیه..............هر چی هم به دستش برسه می کوبه به این ور و اون ور و زیرزیرک یه نگاهی به من و باباش می کنه ببینه چه عکس العملی نشون میدیماز خود راضی

از این که پوشکش رو عوض کنم خیلی بدش میاد و سفت بهم می چسبه

اما خیلی وقته که دیگه پشت در wc زار نمیزنه و می شینه به انتظار تا بیایم بیرونلبخند

دیشبم داشت حسابی فضولی میکرد وقتی خوابش گرفت رفت روی تخت و سرجاش خوابید..............کیف کردمتشویق

عاشق ددر رفتنه و همش کفشاش رو برمیداره و میگه ددر.......... تا بهش میگیم بیا بریم ددر زودتر از ما جلوی در ایستاده

میگم برو کفشات رو بیار میگه کفش..........و میره و میاره...................اگه اجازه بدم تو خواب هم کفشاش رو بغل می کنه و میخوابه

اینم چند تا عکس که همین روزا ازش گرفتم:

الهی قربونت برم که از چشمات معلومه چقدر تب داری عزیزم:

اینجا هم می خواستم لباساش رو عوض کنم که از دستم فرار کرد و رفت خوابید داره آب میخوره:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

فنچ بانو
14 مهر 90 0:59
ای جوووووووووونم خدا حفظش کنه این پسر شیرینو


قربونتتتتتتتتتتت فنچی جونم
lili
14 مهر 90 18:30
joooooooooooonam,delam vasash ye zare shode,bebosesh az tarafe man,vase khodetam booooooooooooooooos golam


مرصی لیلی جونم
مامان آرام
15 مهر 90 0:28
وای عزیزدلم ، پسرگلم خیلی غصه دار بودم که تب داری ، خدا رو شکر که امروز مامانت گفت بهتر شدی
فدات بشم که اینقدر دوست داشتنی و ناز هستی خاله ؛ چقدر خوشگل غذا میخوری جیگرم
چقدر خنده ات شیرینه


ممنون سارا جوون...........مریضی بچه ها سخته خدا کنه هیچ وقت مریض نشن
lili
16 مهر 90 22:25
eyvaaaaaaaaaaaaaaaaaaal.bebosesh glam.


سلااااااااااااام لیلی جوونم
خوب شد دیشب خودت رو معرفی کردی وگرنه نمی شناختمت

مرصی که سر زدی عزیزم
مامان سورنا
16 مهر 90 23:37
الهی بمیرم که تب کردی خاله جون.امیدوارم زودی حالت خوب بشه.میترا جون چقدر اون عکس فرار کردنش از لباس پوشیدن با مزه شده درست عین سورنا که اغلب موقع لباس پوشیدن فرار میکنه.


قربونت خاله....... آره مهراد و سورنا خیلی بهم شبیهن



مامان ثنا خانمی
17 مهر 90 9:03
ای خاله قربونت بشه با این خنده هات
قالب وبلاگت هم خیلی باحال شده ها
بوس بوس بوس


ممنون مامان ثنا جوون
مریم مامان باران
18 مهر 90 0:30
جیگر اون خنده هات خاله جون انشالله زود زود خوب میشی تا مامانت غصه نخوره.

مراقب خودتون باشین.
کلی بوس و ماچ ابدار.


ممنون مامان باران .........مهراد بهتر شده ........من حدس میزنم مال دندونش بود........چون زیر پوسته و امروز فردا نیش میزنه

تو هم باران نازم رو ببوس
مامان الین
20 مهر 90 8:18
چه خنده شیرین و معصومانه ای داره....


واسه الین خانوم ناناز
پرنده خانوم
21 مهر 90 0:21
ای جاااااااان
قربونت برممممممممممممممممم
ایشالا که زود خوب بشی خاله
عسیسم منم چند روزی سرما خوردم خاله
اما زودی خوب شدم
تو هم ایشالا زودی خوب میشی
مشالا چه پسر دوست داشتنی و شیطونی شدی
دلم برای دیدن روی ماهت تنگ شده بود
ای جااااااااااان با اون خنده خوردنیت

تازه خاله
توی اون عکس اولیه اینقده با دل و جان داری قاقا میخوری که منم هوس کردم والا


میترا خانومیییییییییییییی
خوبییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟
دلم برات تنگ شده مامان مهربون مهراد نازدونه
چه خبرا خانوم؟
مرسی بخاطر عکسای مهراد
خیلی دوست داشتنین
این عکس ماست خوردنشو به همسریم نشون دادم و کلی خندیدیم
خیلیییییییییییییییییییی دوست دارم
منم عاشق اینم که بذاری بچه ها خودشون غذا خوردن رو تجریه کنن

بووووووووووووووس برای میترا خانومی یکی یدونه و گل پسر نازش




به به می بینم که عروس خانووم افتخار دادن و به ما سر زدن
مرصی عزیزم

ایشالله به زودی عکس های نی نی ناز خودت رو تو وبلاگش ببینیم
منم دلم برات تنگ شده بود.دوست دارم