مهرادمهراد، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
مينامينا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

مهراد و مینا نشانه های رحمت خدا

لمبوندن

1391/8/14 13:55
نویسنده : مامان
251 بازدید
اشتراک گذاری

واي خداي من شكرت كه من به آرزوم رسيدم و مهراد رو در حال لمبوندن ديدم (چرا ميخندي .........خوب نديده بودم تا حالا!!!!!!!)

 

بابايي واسه ناهار كوبيده گرفته بود ..............اولش چند قاشق با پلو به مهراد دادم ...............زود زود لقمش رو قورت ميداد و دهنش رو باز مي كرد......................بعدش ديد فايده نداره بابا ...... اين مامان خيلي دير دير لقمه ميده

خودش دست به كار شد!!!!!!!!!!!!!!

از نون كنار كباب مي كند و با يه تيكه بزرگ كباب مي گذاشت تو دهنش .................چشماش گرد ميشد و قرمز ولي به زحمت قورت ميداد و سريع لقمه ي بعدي رو حاضر مي كرد

من فقط نگاش مي كردم ............... متعجب بودم تعجباين نحوه ي غذاخوردن رو تا حالا از مهراد نديده بودم

آخرين لقمه ها رو كه ميخورد ديگه چشماش هم داشت مي رفت رو هم قلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان سورنا
15 آبان 91 13:02
لمبوندن اقا مهراد مبارک باشه.....من این صحنه رو زیداد دیدم چون سورنا هم عاشق کباب کوبیده با نونه و جدیدا وقتی میریم بخوریم باید یه پرس اضافه هم برای آقا بگیریم


اين پرس اضافه رو من به باباش يادآوري كردم اتفاقا
بهش گفتم ببين بابايي ما سه نفريم .از اين به بعد سهم مهراد رو هم بگير ........تازه اون موقع شايد شانس بياريم به من و تو هم چيزي برسه
محمد آواره
15 آبان 91 22:50
وااااااای شکمش باد میکنه اخر خنده میشه
واای واای خداااااا
قربون لپااش بشم که بااد مینه ماماانی خوب یواش بهش نده دیگه جیگر من ورزش کاار باید بخووره رشد کنه.



چشم ......ما كه اون روز از سهم خودمون هم گذشتيم
مامان الين
17 آبان 91 9:05
خوشا به حالتون .انشاله هر روز و روزي حداقل سه نوبت شاهد صحنه لمبوندن باشيد نوش جونش گوشت بشه به تنش.از طرف من ببوسش اين وروجك خوردنيو


ممنون .........مي بيني بعضي وقتها چه چيزايي واسه ما مادرا آرزو ميشه
تو هم الين نازم رو ببوس
گل نسا
18 آبان 91 2:20
))))))))))))))

نوش جونت باشه
پس معلومه کباب خیل دوست داره!!!


آره گل نسا جون.از قبل هم دوست داشت ولي اينطوري نميخورد
فنچ بانو
18 آبان 91 10:03
آخیییییییییییییی عزیزم نوش جونش... گوشت بشه به تنش الهی:


ممنون فنچ عزيزم
مامان یکتا
19 آبان 91 10:00
بلمبون عزیزم
واقعا این لمبوندن بچه ها یکی از ناب ترین لحظات مادری هست.



راست مي گي ...من اون روز غذاخوردن رو فراموش كردم و نشستم به تماشاي مهراد
مریم مامان باران
20 آبان 91 2:49
وای بارانم کوبیده خیلی خیلی دوست داره......انگار این وروجکا همشون کباب خورنا.......باران که یه شب دو و نیم نصفه شب از خواب پاشده بود گیر داده بود بریم کوبیده بخریم......

نوش جونت کپل با مزه.

خودت چطوری؟؟؟


خوب اون وقت چيكار كرديد؟ رفتيد كوبيده خريديد!؟؟؟؟

من خوبم مرصي.
مریم مامان ملینا
21 آبان 91 9:34
ای جونم لمبوندن بچه ها خیلی دیدنیه باید ازش یه فیلم میگرفتی میامدیم میدیدیم لپ لپو رو


راست مي گي .....من كه اينقدر تعجب كرده بودم همينطور ميخ شدم و نگاه مي كردم .......اصلا حواسم به فيلم نبود حيف شد