مهرادمهراد، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
مينامينا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

مهراد و مینا نشانه های رحمت خدا

محرم ماه حسين(ع)

1390/9/19 12:55
نویسنده : مامان
399 بازدید
اشتراک گذاری

           شب هشتم محرم با مهراد صندلي عقب ماشين نشسته بوديم و مهراد برخلاف هميشه خيلي آروم بود و به آسمون نگاه مي كرد ......شايد ميون ستاره ها دنبال چيزي مي گشت .............. صداي نوحه از راديوي ماشين توي فضا پيچيده بود و بوي محرم به مشام مي رسيد

        مهراد غرق در تفكرات خودش بود و آروم ميون آغوش من فرو رفته بود ............ به كنار هيئت عزاداران رسيديم ....صداي طبل و نوحه پيچيد تو ماشين و مهراد هم با ديدن عزاداران كه سينه مي زدن شروع به سينه زدن كرد.............باباش تعجب كرده بود كه ببين داره سينه ميزنه..............منم گفتم از صبح دارم به پسرم آموزش ميدم كه براي امام حسين(ع) سينه بزنه

         اونشب مهراد آروم آروم سينه ميزد و به هيئت نگاه ميكرد ..........انگار بزرگ شده بود...... ..خيلي بزرگ

      و من در رؤياهام مهراد رو مي ديدم كه بزرگ شده و با پدرش ميون هيئت هستن .......... يا امام حسين(ع) خودت حافظ همه بچه ها باش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان سورنا
20 آذر 90 15:47
الهی چقدر زیبا و چه رویای قشنگی.چشه به هم بزنی رویات به واقعیت تبدیل میشه عزیزم.امام حسین نگهدار همشون باشه.


ان شالله
سورناي خوشگلم رو ببوس
سپیده ( این منم بی تو )
21 آذر 90 18:30
امسال محرم نظر کردم اگه خدا از عشقم بهم یه پسر بده حتما جوری تربیتش کنم که وقتی اسم امام حسین میاد دلش بلرزه و از جون مایه بذاره و واسه محرمش آماده باشه
............
من فدای اون دستای کوچووووووووولوش بشم که سینه میزده واسه امام حسین

مطمئن باش که امام حسین از این سربازای کوچولوش چشم بر نمیداره


ان شاء الله
برات دعا مي كنم هم به عشقت برسي و هم خدا بهت يه پسر صحيح و سالم بده
مریم مامان ملینا
22 آذر 90 18:41
آخی مهراد جوووووووووووووون
سینه زدی خاله
چه جالب منم همیشه تو هر جاو موقعیتی ملینا رو تصور میکنم که بزرگ شده و دارم بهش افتخار میکنم
بوسسسسسس واسه مهراد سینه زن


مريم جون فكر مي كنم همه مادرا اينطورين
ملينا جون هم بزرگ ميشه و همه ما بهش افتخار مي كنيم
مي بوسمش خوشگلم رو