مهرادمهراد، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره
مينامينا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

مهراد و مینا نشانه های رحمت خدا

می نویسم تا بماند

1390/2/20 14:32
نویسنده : مامان
382 بازدید
اشتراک گذاری

مهراد عزیز و شیرینم

هر روز بیشتر نفسم به نفست بسته میشه و هر روز با درآغوش گرفتنت بیشتر احساس می کنم که به خدا نزدیکم

عزیزم ، عشقم ، نفسم، زندگیم ، همه هستی من

خدایااااااااااااا هزاران هزار بار تو را به خاطر موهبتی که به من عطا کردی سپاسگذارم.

با همه شیطونیهات ، خرابکاریهات ، همه خنده های نازت و لوس کردنات عاشقتم

پسرم دیگه می تونه شیشه شیرشو بگیره دستشو بخوره ........می تونه بای بای کنه ، مامانشو می بوسه و خودش رو مثل بچه گربه ها می ماله به صورتم

قربون بی تابیهات وقت گرسنگیت برم مامان، قربون اوه اوه گفتن وقت بیدار شدنت از خواب برم

دیگه پسرم همه چیزو میخواد. به عروسکای کوچیک خیلی علاقه داره و از اونها جدا نمیشه.

وروجکم دیگه چیزی نمونده یکساله بشی.....

مهراد در حال مهندسی ماشین لباسشویی:

مهراد در پارک:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

صنم
19 اردیبهشت 90 15:06
ماشالله چه آقاییییییی


مرصی صنم جون
پرنده خانوم
21 اردیبهشت 90 10:20
الهیییییییییی
چه پسر بزرگی
داره ماشین لباسشوییتونو درست میکنه




آرههههههه
پدرمو درآورده همش جلوی ماشین لباسشوی پرسه میزنه
دیروز دیگه رسما رفت توش
بعد گیر کرد و نق نق که یعنی بیا کمکم



مامان بیتا
25 اردیبهشت 90 9:30
عزیزم چه ژست جدی و مردونه ای گرفته ....اگه من اونجا بودم می دونستم چه جوری قلقلکت بدم ناقلا.


آره پسرم از الان خیلی جدیه
همه میگن
اما از قلقلک خیلی خوشش میاد و کلی قهقهه می زنه