مهرادمهراد، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره
مينامينا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

مهراد و مینا نشانه های رحمت خدا

تولد تک دخترم

1392/3/2 17:53
نویسنده : مامان
311 بازدید
اشتراک گذاری

اواسط اردیبهشت ماه رفتم سونو و دکتر گفت وزن بچه زیاده و باید سزارین بشی ........... منم چون زایمان سختی داشتم ته دلم بدم نمی اومد این سری سزارین بشم .... خودم رو آماده کردم و روز  24 اردیبهشت ماه 92 دختر عزیزم اومد تو بغلم.

اما سزارین خیلی خیلی بدتر از زایمان طبیعی بود...........شاید دردام خیلی کمتر بود اما ذره ذره آدم رو می کشه ............ جز در شرایط استثنایی نباید به این عمل تن داد.

 

امروز هم دهم من و مینا بود و برخلاف گذشته اینقدر این ده روز به ما خوش گذشت که دلم میخواست هیچ وقت تموم نشه.

انتخاب اسم هم ماجرایی داشت..............قرار بود بزاریم مهرسا ..............بابایی هم موافق بود ولی اینقدر اطرافیان گفتن چی چی .این چه اسمیه و ما نمی تونیم بگیم و از این حرفا ...........منم به بابایی گفتم که همون اسم مینا رو که خودت انتخاب کردی بزاریم که دیگه این جماعت بتونن بگن ........

اینم مختصر و مفید ماجرای این چند وقت ما.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

سپیده
3 خرداد 92 0:15
مبـــــــــــــــــــــــــــــــــارک مبــــــــــــــارک

چقدر خوشحالم ...
خداروشکر که هردوتاییتون حالا سالمین

وای تورو خدا عکسش و بذار ببینیم

مهراد چیکار میکنه واسش؟

مبارک باشه اسمش

مهراد ِ منم دو تا خواهر بزرگتر از خودش داره اسم یکیشون مینوءِ، یکی میناءِ......
چه بامزه که شما هم اسم این خانوم خانومارو گذاشتین مینااااا
امیدوارم حالا ازین به بعد هم این خانواده ی چهارنفری خوشبخت و پر از امید کنار هم روزای خوبی رو بگذرونین

مرسی که اینهمه با معرفتی و اومدی خبرمون کردی
مرسی ی ی ی ی


ممنون سپیده ی عزیزم
چشم فرصت کنم و بتونم عکس میزارم
مهراد خدا رو شکر خیلی دوسش داره و روزی چند بار می بوسش و با دست و پاش بازی می کنه و می گه باید همش بخوابه تا زود بزرگ بشه و با هم بازی کنیم

اسم خواهر من مینو هستش و اسم دخترم هم مینا

سپیده جون تو هم خیلی با معرفتی که به ما سر میزنی
بوس بوس
monir
4 خرداد 92 11:49
سلام خانم خوبين انشاء ا... براتون خوش نام باشه چند تا عكس ازش بزار تا دختر نازتو ببينبم


به به سلام منیر جون

باشه اگه بتونم حتما میزارم
باید فرصت کنم
سایه
4 خرداد 92 14:49
خیلی خیلی مبارک باشه میترا جون، واقعاً برات خوشحال شدم و اسمش همونطور که بهت گفتم خیلی زیباست، چه خوب که روزای خوبی رو گذروندید انشالله همیشه همینطور باشه، ببوسش مینای کوچولو رو
پس عمل سخت تر از طبیعی بود! آخی اشکالی نداره در عوض اردیبهشتی شد که دوست داشتی، امیدوارم زودتر دردهات تموم بشه
داداش مهراد قهرمان رو هم حیلی ببوس


آره از بابت اردیبهشتی شدنش واقعا خوشحالم
ممنون سایه جون تو همیشه به من لطف داری
تو هم نیکای عزیزم رو ببوسش
منا مامان مهراد
4 خرداد 92 15:07
تبريك ميگم.به سلامتي.
زود زود يه عكس از دختركتون بذارين ببينيم شبيه گل پسري هست يا نه؟
از عكس العملهاي مهراد هم بنويسين لطفا.



منا جون شبیه مهراد که نیست یکم متفاوته
عکس اگه فرصت کنم چشم میزارم

عکس العمل مهراد خدا رو شکر خیلی خوبه و از اول هم که می گفتیم به زودی آبجیت میاد پیش ما دوست داشت و نم یگفت نه .
گل نسا
6 خرداد 92 6:44
میترا جونمممممممم
عزیزمممممممممممممم
من الان اومد برات کامنت بذارم و حالی ازت بپرسم و ببینم که کی فارغ میشی(فکر میکردم خرداده راستش) که این پست زیبا رو خوندم
مبارکهههههههههههههه
قدم نو رسیده مبارکه
انشالله براتون خیر و برکت بیاره و خدا براتون حفظش کنه
و یه خسته نباشید جانانه برای تو
هزارتا میبوسمت خانومی
لطفا برامون عکس بذار از دخمل کوچولو
اسمش هم خیلی خوشگله "مینا"، به اسم مهراد هم میاد
آخیییییییییییی
عکس العمل مهراد چطوره؟ خیلی کنجکاوم
حسابی مواظب خودت باش و استراحت زیاد بکن
میبوسمت و بازم تبریک میگم


ممنون گل نسا جونم
خیلی لطف داری........ مهراد هم خیلی رفتارش شکر خدا خوبه و اصلا در این مورد اذیتی نداره
چشم حتما .....حسابی به فکر خودم هستم چون دیگه نمیخوام کارم به بیمارستان بکشه
الهام
11 خرداد 92 19:56
سلام تبریک میگم بازهم به ماسربزنید.اسم پسرمنم مهرادهست
مریم مامان باران
12 خرداد 92 1:11
وای عزیزم.................مبارک باشه قدمش پس یه دخترک اردیبهشتی ناز به دنیا اومده......حسابی ببوسش و از طرف ما به همسرت و مهراد جون هم تبریک بگو......در اولین فرصت بهت میزنگم و حسابی در مورد دخترکت با هم گپ و گفت میکنیم......مادرانه ات سرشار از شادابی و شادی مامان مهربون.


ممنون مریم جون....بابت تماس هم ممنون
تو با این همه مشغله به فکر منم هستی.............خیلی لطف داری
مامان ملیناوکیانا
12 خرداد 92 12:42
خوش اومدی به دنیای بزرگترا مینا جون....
بنظرم ماهم باید عکس میناجون رو اینجا ببینیم پس منتظر عکس نازنینش هستم


ممنون مریم جون
عکسم چشم..........فرصت کنم میزارم
مامان سورنا
13 خرداد 92 1:41
ای جانم...خیلی خیلی خوشحال شدم از بدنیا اومدن گل دخترت مینا.....خیلی خوشحال شدم که اردیبهشتی شد یعنی چیزی که خیلی دوست داشتی.واقعا خوشحالم که صحیح و سالم هستید و مهراد اینقدر خواهرش رو دوست داره...
خیلی این مدت به یادت بودم که صلا نشد یعنی وقت نکردم باهات تماس بگیرم.واقعا شرمنده...


ممنون سمیه جون
اشکالی نداره .....می دونم که الان خیلی سرت شلوغه
تازه وقت فضولی بچه ها هم هست
مامان یکتا
18 خرداد 92 15:16
مبارک باشه قدم دخترکوچولوتون.
خیلی خوبه که اون ده روز بهتون خوش گذشته چون واقعا
خیلی مهمه،مخصوصا برای روحیه مادر......
آرزو میکنم همیشه درکنار هم خوش باشید


سلام
ممنون.........آره راست میگی خیلی مهمه
من با وجود درد زیاد بهم خوش گذشت یه دلیل هم بیشتر نداشت ...
سپیده
20 خرداد 92 16:16
میترا جون چه میکنی با نی نیای نازت ؟



دلم برات تنگ شده


مادری می کنم و روزها رو می شمارم تا از سختی های اولش کم بشه عزیزم

منم دلم برات تنگ شده .........من هر روز به وبلاگت سر میزدم و می خوندمت ولی حالا تا میخوام یه خط بخونم یکی از بچه ها بهم نیاز داره و فرصت نمیشه
امیدوارم روزهای خوبی رو بگذرونی
گل نسا
20 خرداد 92 19:39
میترا جونم سلام
خوبی خانومی؟ بهتر شدی ایشالا؟
حال مهراد چطوره؟
دختر اردیبهشتیمون چطوره؟
ای جانم
از طرفم روی ماهشون رو ببوس
بی صبرانه منتظر عکسم هر وقت که فرصتش رو داشتی برامون عکس بذار، درک میکنم که سرت الان خیلی شلوغه
حسابی میبوسمت مامان دو تا فرشته


گل نسای عزیزم واقعا ممنون که با این همه مشغله به منم سر میزنی ............خیلی لطف داری
مامان بیتا
21 خرداد 92 11:08
میترا جون
تولد دخترت رو تبریک میگم انشالا که زیر سایه پدر و مادر خوشبخت و سعادتمند بشه چقدر خوشحال شدم. و چقدر خوب که این مدت بهت خوش گذشته. فکر کنم این به خاطر تجربه هایی هست که از بزرگ کردن مهراد داشتی. سزارین رو بی خیال با دخترت خوش باش. از طرف من ببوسش میترا اسمش هم خیلی قشنگه راستش من خودم اسمای قدیمی رو خیلی بیشتر دوست دارم انگار روون تر و با معنی تر هستن. کاش ازش عکس میذاشتی ما هم مستفیض بشیم.


ممنون بهی جون
آره تجربه هایی که از مهراد داشتم که خیلی خیلی کمک کننده هستند.
در مورد اسم..........هنوزم سر اسم مهراد بعضی ها حرف دارن که این چه اسمیه و واقعا این دفعه خودمم زیاد مقاومت نکردم و ترجیح دادم به قول تو یه اسم ساده و روون باشه که بهتر تلفظ بشه.
مامان حسین جون
27 خرداد 92 7:44
هورااااااااااااااااا تولدت ستاره بارون *      *   ★     ★  ♡  *    ★           ☆    ♡      ★  *  ★   *   ☆ ★  *  ★   *   ☆  ★   ♥   *   ★     ★  ★  * ♡   ☆           ★ 
سایه
27 خرداد 92 8:34
سلام میترا جون
تولد مهراد عزیز رو تبریک میگم انشالله زیر سایه تو و پدرش و در کنار خواهر گلش شاد و سلامت باشه


ممنون سایه جون....تو خیلی مهربونی و خیلی لطف داری